هیچ کالا یا محصولی در دنیا فروخته نمی شود مگر این که قیمت آن مشخص باشد. صنعت خودروسازی، بازار محصولات انرژی (نظیر نفت و گاز)، صنایع مواد غذایی و هواپیماسازی تنها نمونه‌هایی اندک از بازارهای انحصار چندجانبه هستند. از آنجایی که در بازار انحصار چندجانبه رفتار هر یک از بنگاه‌ها بر دیگری تاثیرگذار است، در نتیجه روش‌های رسیدن به قیمت و مقدار تعادلی معادل حداکثر سود، با توجه به تعداد فروشندگان، ساختار بازار، اطلاعات در دسترس و بسیاری عوامل دیگر متغیر است. مثلاً اختلاف ممکن است در نوع جنس و طرح کلى کالاها (مانند صنایع اتومبیل‌سازی) و یا فقط در مارک محصولات (مانند صابون‌هاى دستشویى با مارک‌هاى مختلف) باشد.
- تصور علم اقتصاد خرد بر این است که بازارها، رقابتی است و خریداران و فروشندگان زیادی در بازار هستند و هیچ کدام نمی توانند روی قیمت تاثیرگذار باشند.
- اگر قصد تحصیل در این رشته در خارج از کشور دارید، صرفا در دانشکده های اقتصادی تحصیل کنید که مورد تایید اداره کل دانش آموختگان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری باشد.
- به هر حال با هر میزان از توانایی و هر چقدر ناقص به مطالعه پرداخته اند.
- بنابراین درک می شود که عرضه کالا یا خدمت وابسته به عوامل موثر بر سود تولید کننده می باشد.
- در دوره‌های آموزش اقتصاد خرد چگونگی رفتار انسان‌ها و انتخاب‌هایشان را در سطح واحدهای کوچک اقتصادی مانند یک فرد، یک بنگاه، یک صنعت یا بازار یک کالای خاص بررسی می‌شوند.
انواع بورس کالا و هر آنچه باید در مورد آن ها بدانید
جان مینارد کینز (۱۸۸۳-۱۹۴۵) که از دهه‌ی ۱۹۳۰ روی ایده‌های انقلابی‌اش در مورد چگونگی مدیریت اقتصاد توسط دولت کار می‌کرد، به تاثیرگذارترین اقتصاددان قرن بیستم تبدیل شد. همان‌طور که ایده‌های کینز اقتصاد جهان را تحت تاثیر قرار داد، مارشال نیز در حوزه‌های مالی تاثیرگذار بود. مطالعه ی واحدهای منفرد اقتصاد به بخشی جدایی‌ناپذیر از مفهوم اقتصاد تبدیل شد. در دهه‌ی ۱۹۵۰، هربرت الکساندر سیمون نظریه‌ی رضایت‌بخشی خود را معرفی کرد؛ نظریه‌ا‌ی در مورد رفتار مصرف کننده مبنی بر این که وقتی مشتری کالاها یا خدمات را پیدا می کند که مورد نیاز و ظاهرا به اندازه‌ی کافی مطلوب است، نیاز و تلاش برای تصمیم گیری به پایان می‌رسد. شاید اولین متن موجود که شبکه‌ی پیچیده‌ی مصرف‌کننده و فرایند تصمیم‌گیری را توضیح می‌دهد، متعلق به ریاضی‌دان سوئیسی، نیکولاس برنولی (۱۶۹۵-۱۷۲۶) باشد.
تفاوت به لحاظ حوزه مطالعه ای:
چرا عرضه کاهش یافت؟ چون صرف صادراتی پیاز، بیش از فروش در داخل کشور بود. البته، همیشه بررسی منحنی عرضه و تقاضا کالا و خدمات، به این آسانی نیست. تابع بالا تابع عرضه نام دارد که در آن مقدار عرضه کالای X و Px قیمت کالای X است رابطه بین این دو رابطه ای مستقیم است این رابطه را در قالب جدولی به نام جدول عرضه نیز می توان نشان داد جدول شماره عرضه شکر توسط یک بنگاه فرضی در یک ماه را نشان می دهد. بنابراین اگر درآمد تغییر کند مثلاً افزایش یابد با فرض ثابت بودن سایر عوامل چنانچه کالای مورد نظر معمولی باشد تقاضا برای آن افزایش و اگر کالا پست باشد تقاضا برای آن کاهش می یابد .
http://agahi-free.ir